نقش آزمون و خطا در بازسازی و تکامل نظامات سیاسی
کد خبر: 4138220
تاریخ انتشار : ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۸
محمدتقی سبحانی بیان کرد:

نقش آزمون و خطا در بازسازی و تکامل نظامات سیاسی

رئیس بنیاد بین‌المللی امامت گفت: همه نظامات سیاسی در دنیا در معرض آزمون و خطایی دچار تکامل و تعمیق می‌‌شوند بنابراین ما دنبال این هستیم که این تجربه هم به لحاظ تئوریک و هم ساختار مدیریتی و اجرایی بازسازی شود.

محمدتقی سبحانی

به گزارش ایکنا، نشست «مسائل الهیاتی حکمرانی در ایران» امروز چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس بنیاد بین‌المللی امامت در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

بنده مشکل بزرگ مدل‌ها و الگوی سیاسی مخصوصا در رویکرد اسلام سیاسی را فقدان بنیان‌های تئوریک و تفسیرهای عجولانه و نوعی بریدگی از پاره‌ای مفاهیم دینی و ساده‌سازی آنها و یکسونگری در ادبیات اسلام سیاسی می‌دانم. این مشکلی است که باید حل شود. معتقدم باید حتما ساحت دین را به ساحت عمل برسانیم چون همه دین، عمل است و در غیر این صورت دین اتفاق نمی‌افتد اما از سوی دیگر نوعی عمل‌زدگی، همواره مشکلات جدی در ساحت اسلام سیاسی ایجاد کرده است.

لزوم نسبت سنجی الهیات و حکمرانی

برای مثال در این زمینه می‌توان گفت تناقضاتی در ادبیات اخوان المسلمین وجود دارد. البته کاملا مشخص است پاره‌ای از پس زمینه‌های این جریان بر بنیادهای قرآنی، پاره‌ای مبتنی بر جریان تاریخی خلافت در میان اهل سنت و پاره‌ای نیز بر اقتضائات دوران مدرن استوار است. البته سهم دادن به هر بخش بسیار مهم است و کسی نباید گرفتار نظرورزی‌های محض و بدون الگو شود و نباید از سوی دیگر با این ایده که باید به صحنه عمل آمد به سرعت از روی مفاهیم و اصول نظری گذشت لذا باید دنبال حفظ تناسب میان نظر و عمل باشیم.

ما می‌خواهیم حوزه الهیات را با حکمرانی نسبت سنجی کنیم و با نگاهی نقادانه ببینیم تا چه اندازه می‌‌توانیم بنیادهای الهیات حکمرانی را بازشناسی کنیم. نکته مهم این است که آیا این فراروی‌ها و تأکید بر نقطه‌های مرکزی معرفت دینی، تا چه اندازه می‌‌تواند ما را به مسئله حکمرانی و جابه‌جایی مرکزیت‌های ذهنی و نقطه‌های کانونی اندیشه سیاسی معاصر ببرد و مهمتر اینکه مسئله عملی حکمرانی را در ایران دچار تحول و تغییر و بازنگری کند. همه نظامات سیاسی در دنیا در معرض آزمون و خطایی دچار تکامل و تعمیق می‌‌شوند بنابراین ما دنبال این هستیم که این تجربه هم به لحاظ تئوریک و هم ساختار مدیریتی و اجرایی بازسازی شود.

رابطه جبر روانشناختی، متافیزیکی و حقوقی

نکته دیگر اینکه اساسا مقوله ایمان و ماهیت آن و بعد معرفتی یا عملی ایمان می‌‌تواند به میزان زیادی در تصمیم‌سازی‌ها و مدل‌های ارتباطی در نظام اجتماعی نقش داشته باشد. وقتی به مسئله جبر و اکراه اشاره می‌شود لازم است بدانیم سه جبر روانشناختی، متافیزیکی و حقوقی وجود دارد اما واقعیت این است که این سه مورد با هم ارتباط دارند و در مسائل الهیاتی حکمرانی باید در نظر داشته باشیم چون هر کدام می‌‌تواند منجر به یک مدل از تعامل حکومت با انسان منجر شود.

به نظرم در لسان قرآن در باب اکراه دین، جبر متافیزیکی کاملا منتفی است اما آنچه در لسان قرآن است که همه ساحت‌های دین را از ایمان نخستین تا ذره ذره ایمان دینی شکل می‌دهد این است که این فعل یعنی ایمان نباید تابع جبر روانشناختی، محیطی و اجتماعی قرار بگیرد. با در نظر داشتن چنین مسائل به شکل بهتری به مسائل الهیاتی حکمرانی خواهیم پرداخت.

بنابراین پیشنهاد بنده این است که تمام مفاهیمی که در منظومه فلسفه دین و امامت گفته می‌شود با همه امتدادها در حوزه عمل و مناسبات اجتماعی و سیاسی نگریسته شود چراکه ممکن است این مفاهیم را بازنگری کنیم اما چون لوازم و امتداد آن را نمی‌بینیم دوباره همان مباحث قفل را تکرار کنیم بنابراین باید در یک رفت و برگشت جدی، نشان دهیم وقتی وصف دینی را بر یک حکمرانی مورد اشاره قرار داده یا از منظر فقه به حکمرانی نگاه کنیم بنابراین باید نگاه ما در پرتو ادبیات جدید قرآنی، دچار تحول بنیادین و عمیق شود. در نهایت بنده فکر می‌کنم باید تلاش کنیم در جلسات خُردتر یا جزئی‌تری در این مورد، به بحث و بررسی بپردازیم و به بحث در این جلسه نباید اکتفا کرد چون تبیین دقیق‌تری را می‌طلبد.

دو نوع دین‌شناسی

حجت‌الاسلام والمسلمین نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نیز در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

همه دین شناسی‌ها را می‌توانیم به دو نوع جزء‌نگر و جامع و منظومه‌ای تقسیم کنیم. دین شناسی حضرت امام، مقام معظم رهبری، شهید صدر، شهید مطهری و علامه طباطبایی، دین‌ شناسی جامع است. مخصوصا علامه طباطبایی ذیل آیه 213 سوره بقره چنین تحلیلی دارد و می‌گوید در اینجا بحث فردیت مطرح نیست بلکه بحث ساماندهی امور جامعه و حیات انسان مطرح است. شهید صدر همین مسئله و این نگاه دین شناسانه را در تعریف حکم شرعی هم وارد می‌کند. این دین شناسی نمی‌خواهد فقه را حذف کند بلکه می‌خواهد به فقیه بگوید شما باید اینگونه عمل کنید و بخشی از حوزه رفتارهای انسان را باید پاسخ دهید.

اگر دین را نه یک مفهوم بسیط بلکه مفهومی سازه‌ای در نظر بگیریم یکی از مفاهیمی که در این شرایط باید در نظر داشته باشیم این است که انسان موجودی نیازمند است و در نتیجه دنبال حامی می‌گردد و خداوند فرموده است که من تأمین کننده نیازهای شما هستم. حضرت ابراهیم(ع) در دعای خود می‌فرماید؛ خدایا این مکه را مکان امن قرار ده و مومنان را روزی قرار ده. خداوند متعال می‌فرماید من کافران را هم روزی می‌دهم چون رحمان هستیم اما اگر شما بهره‌برداری بیشتری از رحمانیت داشتید برای شما رحیم هم می‌شوم و یک بهشت به شما خواهم داد. البته لازمه این حمایت، اطلاعت است و اگر از خداوند اطلاعت نکنیم بخشی از این حمایت به ما تعلق نمی‌گیرد. از سوی دیگر باید از کسی اطلاعت کنیم که نظام پاداش و جزا هم دست اوست و این موارد هم دست خداست.

رابطه اطاعت و معرفت

خداوند در قرآن فرموده است: «لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ؛ پس اینک دین (شرک و جهل) شما برای شما باشد و دین (توحید و خدا پرستی) من هم برای من (تا روزی که به امر حق شما را از شرک برگردانم و به راه توحید خدا و خدا پرستی هدایت کنم)» (کافرون/ 6) در اینجا به سیستم حمایت و پاداش و اطلاعت در هر دو سوی بنده و خداوند اشاره شده است. این نظام، یک نظام صد درصدی است و نمی‌توان آن را نود و نه درصدی در نظر گرفت چراکه خداوند فرموده است اگر می‌خواهید به سمت من بیایید باید با قدم اخلاص بیایید. آیات «أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ؛ فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) که از خود شما هستند اطاعت کنید» (نساء/ 59) است و آیه «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ و من جنّ و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا (به یکتایی) پرستش کنند» (ذاریات/ 56) نیز در همین راستا آمده‌اند.

از سوی دیگر اطاعت ملازم معرفت هم هست و این معرفت در دین جایگاه والایی دارد چون ایمان تبدیل به محرک می‌شود بنابراین ما را در مرز عمل فعال می‌کند. یعنی هم از یک معرفت تغذیه می‌شود و هم آماده شده ما را به حرکت در بیاورد که عمل صالح انجام دهیم. البته خداوند می‌گوید انسان وقتی بپذیرفت عضو جامعه دینی باشد یعنی بیعت کرد باید مقررات را بپذیرد و این اطاعت از ساحت کلان به ساحت‌های خُرد هم تسری پیدا می‌کند. در تفکر قرآنی دین مساوی با دولت نیست بلکه این صرفا یک شأن از شئون آن است اما تولد رهبری قبل از تولد دولت است همانگونه که پیامبر(ص) در مکه پیامبر است اما هنوز دولت تشکیل نداده است.

 

انتهای پیام
captcha