ظهور چند مدعی در ممالک اسلامی؛ دلیل توجه مستشرقان به مهدویت
کد خبر: 4148626
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۸
زهیر دهقانی آرانی بیان کرد:

ظهور چند مدعی در ممالک اسلامی؛ دلیل توجه مستشرقان به مهدویت

پژوهشگر مهدویت ضمن اشاره به نقطه آغاز مهدویت‌پژوهی در میان مستشرقان تصریح کرد: خاستگاه اولیه توجه ویژه مستشرقان به مهدویت به 150 سال قبل برمی‌گردد و علت این مسئله ظهور چند مدعی مهدویت در ممالک اسلامی بود.

زهیر دهقانی آرانیبه گزارش ایکنا، نشست علمی «سیر تحول آراء مستشرقان در موضوع مهدویت» با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین زهیر دهقانی آرانی، پژوهشگر مهدویت روز یکشنبه 28 خرداد در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

مهدویت موضوع کلامی است اما عقیده بینارشته‌ای است یعنی مهدویت یک بخشش کلام است، جنبه‌های دیگری هم دارد مثل جنبه قرآنی و حدیثی و حتی سیاسی و اجتماعی. مستشرقان کمتر به بعد کلامی باورهای ما کار دارند و بیشتر نگاه تاریخی دارند. پس اینکه توقع داشته باشیم مباحث آنها مثل ما الفبای عقلی نقلی داشته باشد این‌طور نیست و نگاهشان متفاوت است.

چون بحث سیر تحول است باید یک نور وسیعی به کل حیطه کار مستشرقان بیندازیم و ببینیم این مسیر پر پیچ و خم چگونه توسط مستشرقان طی شده و نظراتشان چه تغییر و تحولی داشته است. من حدودا 230 مستشرق را رصد کردم که می‌توانیم تعبیر مهدویت‌پژوه را به آنها اطلاق کنیم یعنی اظهار نظری درباره مهدویت داشتند. طبیعتا نه همه‌ آنها منابعشان در دسترس است و نه همه‌شان آدم‌های مهمی هستند و شاید حدود 70 نفر آنها حرف‌های مهم دارند.

نکته دیگر اینکه مهدویتی که می‌گوییم مهدویت عام است یعنی شامل همه جنبه‌های مرتبط با مهدویت هست و فقط شامل مهدویت خاص حضرت مهدی(عج) با نگاه شیعه نیست. این جنبه‌ها از خاستگاه مهدویت شروع می‌شود و تا فرقه‌های منشعب شده و فرقه‌های انحرافی و علائم ظهور و ... امتداد دارد. پس اگر کسی که روی یکی از فرقه‌ها کار کرده در شمار مهدویت‌پژوهان آوردیم تعجب نکنید.

انقلاب اسلامی، نقطه عطفی در مهدویت‌پژوهی

من در سیر تحول آرای مستشرقان به چهار دوره رسیدم. در بحث استشراق دوره‌بندی‌هایی صورت گرفته است و افراد مختلف با نگاه مختلف دوره‌بندی کردند من هم به چهار دوره رسیدم. در این چهار دوره باید سه نقطه عطف داشته باشیم یعنی چه شد که این دوره با دوره بعد متفاوت شد. مثلا یکی از نقاط عطف، انقلاب اسلامی بوده است که به واسطه آن تغییر کلی در اسلام‌پژوهی، شیعه‌پژوهی و مهدویت‌پژوهی اتفاق افتاد.

در این جلسه به دوره اول و دوم خواهیم پرداخت. اگر بخواهیم اولین نقطه ورود غربیان به مهدویت‌پژوهی را پیدا کنیم طبیعتا باید توجه داشته باشیم که این مسئله از فضای کلی استشراق و اسلام‌پژوهی جدا نیست و باید در همان فضا بحث شود و انگیزه‌ها و افراد مشترک است. در اینجا هم انگیزه‌های تبشیری، سیاسی، اقتصادی و مذهبی وجود دارد.

خاستگاه اولیه توجه ویژه مستشرقان به مهدویت به 150 سال قبل برمی‌گردد یعنی نیمه دوم قرن نوزدهم چون قبل از این زمان متن مکتوب قابل توجهی در این زمینه نداریم و عمده توجه در این زمان رخ داد. دلیل این امر چه بوده است؟ ظهور چند مدعی مهدویت در ممالک اسلامی. این دوره مصادف با استعمار قدیم یعنی حضور غربیان در ممالک اسلامی است. در این دوره ظهور مدعیان مهدویت یکباره توجه غربیان به مهدویت را جلب کرد.

مدعیان مهدویت سه نفر بودند: میرزا غلام احمد قادیانی، سیدعلی‌محمد شیرازی یا همان باب و محمد احمد سودانی معروف به مهدی سودانی. استناد مهدی سودانی به روایت نبوی بود که مهدی از خارطوم ظهور می‌کند. پنج سال دامنه قیام او است ولی توانست توجه غربیان را به خودش معطوف ‌کند به نحوی که حدود 70 کتاب فقط درباره مهدی سودانی نوشته می‌شود. یک دلیلش نزدیکی او به اروپا است و دلیل دیگرش کار سودانی است. سودانی با لشکر انگلیس درگیر شد و آنها را شکست داد و ادعایش به نوعی رنگ واقعیت گرفت لذا این سوال برای غربی‌ها مطرح شد که مهدی کیست. هنوز مهدی سودانی زنده بود که پروژه‌های تحقیقاتی برای سودانی شکل گرفت. اولین کسی که به صورت تخصصی در این زمینه کار کرد «جیمز دارمستتر» فرانسوی بود. او کتابی به نام «مهدی از صدر اسلام تا قرن سیزدهم هجری» نوشت. با توجه به اینکه اولین کار، کار سختی است ولی این کتاب نشان می‌دهد نویسنده اهل مطالعه و تحقیق بوده است.

من اگر بخواهم تعدادی از مستشرقان سرشناس را نام می‌برم می‌توانم به اسنوک هورگرونیه، فان فلوتن، مارگلیوث، ایگناس گلدزیهر، دوایت دونالدسون، دی بی مک دونالد اشاره کنم. اینها مهدویت‌پژوهان سرشناس این دوره هستند. از جمله ویژگی‌های این دوره پررنگ بودن اهداف مذهبی، سیاسی و نظامی در مطالعات است. مراکز اسلامی در این دوره فعال نبودند. ضعف منابع در کار مستشرقان این دوره خیلی به چشم می‌خورد. همچنین بیشترین نوشته‌های این دوره درباره مدعیان مهدویت است.

دوره دوم مهدویت‌پژوهی پس از جنگ جهانی

دوره دوم بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد و تا انقلاب اسلامی ادامه داشت. نقطه عطف اول، جنگ جهانی دوم بود. جنگ جهانی دوم که تمام شد در غرب آرامش حاکم شد و دوباره مراکز علمی فعالیت خود را آغاز کردند. در این دوره حضور فیزیکی غربیان در ممالک اسلامی کم‌رنگ شد. نقش مذهب در کارهای مستشرقان کمتر شد و حتی کلیسا اسلام را به رسمیت شناخت. این اتفاقات مصادف شد با دوره جدید استشراق که سایه آن بر مهدویت‌پژوهی افتاد. در این دوره افرادی ظهور کردند که اهداف سابق را نداشتند. عامل دیگر بالا آمدن مراکز اسلامی بود. در نتیجه منابع بیشتری در اختیار غربیان قرار گرفت و مستشرقان همدلانه‌تر به اسلام نگاه کردند.

ما مستشرقان را دوره‌بندی می‌کنیم بر این اساس است که آنها عمده‌ترین کار خود را در کدام دوره انجام داده‌اند لذا بر همین اساس، آن شخص را در آن دوره قرار می‌دهیم والا برخی در همه دوره‌ها زنده بودند. مهمترین مستشرقان این دوره عبارت بودند از: لوئی ماسینیون، همیلتون گیب، هانری کربن، مونتگمری وات، مارشال هاجسون، ژورف الیاش، اسکارسیا.

در این دوره کم‌کم به دلیل پوست‌اندازی جریان استشراق، مهدویت‌پژوهی متحول شد و پای مستشرقان شیعه‌پژوه هم به میدان باز شد. در این دوره نظرات کیفی‌تر می‌بینیم، رجوع به منابع شیعه پررنگ‌تر می‌شود و توجه به مهدویت در شیعه اوج می‌گیرد. ویژگی خاص دیگری که در این دوره مشاهده می‌شود نیز ورود مستشرقان اسرائیلی بوده است.

 

انتهای پیام
captcha