مسئلگی نامسئله‌ها؛ مهم‌ترین آسیب پژوهش‌های مهدوی
کد خبر: 4126365
تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۱:۳۸
یحیی جهانگیری تشریح کرد

مسئلگی نامسئله‌ها؛ مهم‌ترین آسیب پژوهش‌های مهدوی

یک استاد حوزه و دانشگاه ضمن اشاره به اینکه در پژوهش‌های مهدوی دچار مسئلگی نامسئله‌ها شدیم، پرداختن به موضوعاتی نظیر مثلث برمودا و دجال و ... را نتیجه همین آسیب برشمرد.

یکی از آسیب‌هایی که در طول تاریخ گریبانگیر حوزه مهدویت بوده است پرداختن به امور متشابه و بی‌پایه و اساس در این زمینه است که از قضا از جذابیت بالایی میان عامه مردم برخوردار است. متاسفانه در سالیان اخیر پژوهشگران حوزوی و دانشگاهی نیز به این آسیب مبتلا شدند، در نتیجه شاهد پژوهش‌هایی در این حوزه هستیم که به عنوان نمونه سعی دارند حوادث روز را با نشانه‌های ظهور امام تطبیق دهند یا انطباق آنها را نفی کنند.
در همین زمینه با حجت‌الاسلام و المسلمین یحیی جهانگیری، استاد حوزه و دانشگاه گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید.

مهدویت یکی از آموزه‌های جهانی است که همه ادیان به آن توجه دارند ولی مهدویت به مثابه یک آموزه روشن و واضح جزء اختصاصات شیعه است. در هیچ کدام از ادیان اینگونه روشن و واضح و با این جزئیات درباره آینده جهان و مهدویت حرف زده نشده است و همین سبب شده بخشی از خاورپژوهان که درباره شیعه مطالعه کردند مهدویت را به مثابه یک آموزه جذاب قابل توجه مورد پژوهش قرار دادند.

جالب است که مسئله مهدویت از قبل از تولد امام زمان(عج) مورد توجه بوده است کما اینکه پیامبر(ص) در خطبه غدیر که هنوز دویست سال تا تولد امام مهدی(عج) مانده بود درباره ایشان حرف می‌زند یا امام حسین(ع) در روز عاشورا درباره امام مهدی(عج) حضرت می‌زند و همین‌طور ائمه پشت سر هم درباره امام مهدی(عج) حرف زدند. این نشان می‌دهد مقوله مهدویت یک دغدغه جدی میان اولیای الهی بوده است. پس از تولد حضرت هم این مسئله بسیار جدی‌تر شد و با گذر زمان به ویژه با روی کار آمدن حکومت‌های شیعی مثل صفویه و وقوع انقلاب اسلامی مهدویت و مهدویت‌پژوهی یک مسئله جدی و یک موضوع جدی شد.

نکته این است که اکثر اوقات مسئله‌پژوهی بعد از تولد مسئله اتفاق می‌افتد یعنی اول باید مسئله باشد، بعد روی آن تحقیق شود ولی درباره مهدویت پیش از آنکه مسئله و رویداد اتفاق بیفتد نظریه‌پردازی و گفت‌وگو و ارائه بحث اتفاق افتاده است. به طور واضح اولین کدها را در زمان پیامبر(ص) می‌بینیم، در خطبه غدیر می‌بینیم، در کربلا می‌بینیم. پس مهدویت‌پژوهی و تبیین مسئله مهدویت پیش از خود رویداد تولد امام زمان(عج) مطرح بوده است. من بر این نکته تأکید دارم که همه مسائل تبیینی، توصیفی و پژوهشی پس از مسئله اتفاق می‌افتد ولی بحث مهدویت پیش از تولد امام زمان(عج) مطرح بوده است. این نشان می‌دهد این مسئله، مسئله قابل توجهی است.

بنابراین پس از تولد امام زمان(عج) این مسئله به‌طورجدی مورد توجه قرار گرفت و با گذر زمان و به ویژه با ظهور دو حکومت شیعی صفویه و مخصوصاً انقلاب اسلامی بحث مهدویت‌پژوهی مورد توجه ویژه خاورپژوهان و دین‌پژوهان شیعی قرار گرفت. با این توصیف کلی از مسئله مهدویت جا دارد پس از چهار دهه مهدویت‌پژوهی پس از انقلاب اسلامی یک نگاه آسیب‌شناختی نسبت به پژوهش‌های مهدوی داشته باشیم.

نامسئلگی مسئلهها و مسئلگی نامسئلهها

وقتی ما پژوهش‌های مهدوی را بررسی می‌کنیم شاهدیم که در بخشی از آنها با مسئلگی نامسئله‌ها مواجهیم. من یک تعبیری داریم «نامسئلگی مسئله‌ها و مسئلگی نامسئله‌ها». معمولا بعضی چیزها که باید برای ما مسئله باشد مسئله نیست ولی یک چیزهایی که مسئله نیست برایمان مسئله می‌شود. مثلاً بحث حجاب برای ما مسئله نیست ولی آن را یک مسئله جدی می‌کنیم. این یکی از آسیب‌های پژوهش است که پژوهشگر مسئله اصلی خودش را نبیند و یک مسئله غیر اصل، مسئله جدی او شود.

ما در مهدویت می‌بینیم بخشی از مسئله‌هایی که در حوزه مهدویت آمده بیش از آنکه مسئله دینی مهدویت باشد، بیش از آنکه چالش‌ها و شبهه‌ها و سوالات زاییده نگاه دینی به مهدویت باشد، به تعبیر فوکو زاییده اپیستمه‌های مهدویت است، یعنی بیشتر مسئله‌های زمانی و مکانی بشری سبب شده این پرسش‌ها به حوزه مهدویت بیاید و این پرسش‌ها گاهی مسیر را برای فهم درست مسئله مهدویت منحرف کرده است. چند مثال بزنم. مثلاً وقتی ملک عبدالله از دنیا می‌رود، برخی فوراً شروع به تحقیق و پژوهش می‌کنند که آیا مهدویت با مرگ ملک عبدالله گره می‌خورد یا نه. مثلاً در یمن ماجرایی اتفاق می‌افتد. برخی فوراً تحقیق می‌کنند آیا ماجرای یمن با مهدویت گره می‌خورد یا نه. یک پژوهش درباره امکان طول عمر انسان انجام می‌شود. سریع برای ما مسئله می‌شود که آیا از این مدل می‌توانیم برای طول عمر امام زمان(عج) استفاده کنیم یا نه.

بیشتر پژوهش‌ها در مورد طول عمر امام زمان(عج) در زمان معاصر انجام شده و افراد سعی کردند به هر نحو ممکن استدلال کنند چگونه می‌شود یک امام زیست طولانی داشته باشد. این یک مسئله‌ای است که مورد پژوهش قرار گرفته است ولی ما می‌بینیم اینها مسئله‌های تحمیل‌شده بر مهدویت یا نامسئله‌های مسئله‌شده است. طول عمر اگر برای ما سؤال است سؤال مهدویت نیست سؤال عصر ما است. اگر جوابی می‌دهیم بخشی از آن به خاطر پارادایم زمانه‌ای است که بر ما حاکم است. آیا این جواب‌ها برای سال‌های بعد رهگشا خواهد بود یا نه؟ وقتی ماجرای یمن اتفاق افتاد خیلی‌ها گفتند نشانه‌های ظهور را در یمن جست‌وجو کنید. خب وقتی ماجرای یمن تمام شد شما چه پاسخی دارید؟

من یک مسئله تاریخی بیان کنم. در زمان صفویه برخی ادعا کردند که این حکومت متصل به حکومت امام زمان(عج) است. آقای رسول جعفریان کتابی در این رابطه نوشته است. دولت صفویه تمام شد ولی ظهور اتفاق نیفتاد. عده‌ای این را مسئله دیده بودند و تلاش می‌کردند به هر نحو به آن پاسخ بدهند ولی خبر نداشتند یک نامسئله مسئله‌شان شده است که شاید در زمان خودشان در آن بستر زمانی جذابیت داشته باشد ولی در روزگارهای بعد نه تنها به تقویت باور مهدوی کمک نمی‌کند بلکه به تحریف مهدویت کمک می‌کند. درباره دجال مسئله‌هایی گفته می‌شود، درباره جزیره برمودا بحث‌هایی مطرح می‌شود. اینها مسئله‌های مهدوی نیست بلکه از بیرون وارد فضای مهدویت شده و جریان را به انحراف می‌برد.

توجه به شخص مهدی(عج) و غفلت از شاخص مهدوی

در حوزه مهدویت ما یک شاخص داریم و یک شخص مهدی(عج). یادمان باشد اهل بیت(ع) در کنار معرفی شخص مهدی(عج) از شاخص‌های دوران مهدوی حرف زدند. یکی از آسیب‌هایی که می‌توانیم در این حوزه نام ببریم تمرکز بر شخص امام و غفلت از شاخص‌های مهدویت است. تمرکز صرف به شخص مهدی(عج) بدون توجه به شاخص‌های مهدوی سبب می‌شود یک سری نامسئله‌ها پدیدار شود مثل اینکه سؤال می‌شود امام زمان(عج) ازدواج کرده است یا نه. یکی می‌گوید ازدواج کرده، یکی می‌گوید ازدواج نکرده، یکی در رسانه ملی ادعا می‌کند با یک خانمی در تهران ازدواج کرده است. شما وقتی شخص مهدی(عج) برایت سؤال شود یکسری نامسئله‌ها پدیدار می‌شود مثل اینکه الآن حضرت مهدی(عج) کجا است؟ در آسمان است یا در زمین؟ آیا در مثلث برمودا است؟ درباره این مسائل در ایران پژوهش انجام شده است. آیا امام مهدی(عج) ایران را مدیریت می‌کند یا نه؟ یکی می‌گوید مدیریت می‌کند و انواع دلیل می‌آورد، یکی می‌گوید مدیریت نمی‌کند چون اگر ایشان مدیریت جامعه را بر عهده داشته باشد نباید شاید این وضعیت باشیم.

عرضم این است که این نامسئله‌های مسئله‌شده سبب شده در پژوهش‌های مهدوی کارهایی انجام دهیم که به گمان خودمان به ترویج باورهای مهدوی کمک می‌کند ولی خبر نداریم ممکن است برخی از اینها در گذر زمان به تضعیف باورهای مهدوی بینجامد. اینجا است که باید در شناخت مسئله دقت جدی داشته باشیم. راه درمان این مسئله این است که مسئله‌هایی که مال خود مهدویت نیست و از بیرون تحمیل شده را به عنوان مسئله نپنداریم. مسئله‌هایی می‌تواند مسئله باشد که از درون خود این آموزه بجوشد و ما بخواهیم آن را تبیین کنیم.

عرض کردم در کتاب غیبت نعمانی مسئله تولد امام زمان(عج) مسئله است و اساسا طول عمر حضرت مسئله نبوده است؛ چرا؟ چون تازه امام متولد شده بود و هنوز عمرش طولانی نشده بود ولی الآن هیچ کس درباره تولد امام سؤال نمی‌پرسد بلکه سؤال در مورد طول عمر امام است. پس مسئله تولد و طول عمر مسئله مهدویت نیست مسئله‌ای بیرونی است که در اثر گذر زمان دچار تغییر شده است. من در پاسخ به این سوالات نباید اینها را مسئله اصلی خودم قرار دهم و جواب‌هایی بدهم که در گذر زمان تغییر پیدا می‌کند.

انتهای پیام
captcha