جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل غرب آسیا، در گفتوگو با ایکنا، درباره نقش شهید سلیمانی در احیا و تقویت محور مقاومت، گفت: هنگامی که میخواهیم عملکرد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را بررسی کنیم باید جبهه مقاومت را در کشورها و شرایط منطقه پیش و پس از فعالیتهای او، مورد بررسی قرار دهیم و شرایط پیش و پس از فعالیتهای سردار سلیمانی را با یکدیگر مقایسه کنیم.
وی ادامه داد: در پیش از فعالیتهای سردار سلیمانی، شاهد هستیم که تمامی تلاشها در به فراموشی سپردن فلسطین و حوادث آن بود و تلاش میشد تا خط سازش و سرسپردگی، زمینه فراموش شدن آرمان فلسطین را فراهم کند. در کشورهای مثل عراق و سوریه، خطرناکترین تروریست، به دروغ خودش را به اسلام وابسته میکرد و شروع به تخریب زیرساختهای این دو کشور کرده بود به طوری که در صدد راهاندازی جنگ میان شیعه و سنی بود. حتی در صدد بود تا شیعیان ساکن کربلا و نجف و دیگر شهرهای جنوب عراق را با ترس و رعب به ایران کوچک دهد و ناگزیر به مهاجرت به ایران کند.
قنادباشی با تأکید بر اینکه پس از فعالیت سردار سلیمانی شاهد احیای آرمان فلسطین هستیم، افزود: گروههای فلسطینی برای احقاق خود، جرئت پیدا میکنند و کشورهایی که خواستار ایستادگی در برابر سیاستها آمریکا و اسرائیل هستند، توانمندی بیشتری را از خود نشان میدهند و میبینیم که پایتخت داعش یعنی شهر موصل به منزله مرکز تصمیمگیری خطرناکترین جریان تروریستی تاریخ از هم فرومیپاشد و داعش مرکزیتش را در موصل از دست میدهد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: پس از آن شاهد هستیم که خلافت و دولت داعش وجود خارجی خود را از دست میدهد چنانکه بسیاری از نیروهای داعش تلف میشوند و بسیاری از آنها از منطقه متواری میشوند و هیچگاه داعش دیگر نمیتواند به صورت متمرکز عمل کند و تصمیمگیری کند.
قنادباشی با اشاره به اینکه شرایط پیشآمده، خواست آمریکاییها نبود و فعالیت در این شرایط به کابوس اسرائیلیها تبدیل شده بود، تصریح کرد: به ویژه اینکه سردار سلیمانی، نظریه دفاعی منطقهای را پیاده و اجرا کرد که این نظریه براساس دکترین امنیت دستهجمعی تدوین شد. بر این اساس کشورهای جبهه مقاومت در یک همکاری متقابل، سعی کردند تا در عرصه توانمندی دفاعی همافزایی ایجاد کنند و این همافزایی، سبب بالا رفتن قدرت دفاعی ایران شد.
وی در ادامه به برخورداری ایران از رکن حضور منطقهای خود به منزله یکی از ارکان سهگانه دفاع از مرزها بعد از فعالیت سردار سلیمانی تأکید کرد و درباره مؤلفههای تفکر راهبردی سردار سلیمانی گفت: سردار سلیمانی آنچه را که در عرصه عمل اجرا کرد، آموزههای انقلاب اسلامی بود. انقلاب اسلامی نیز خودش از آموزههای صدر اسلامی بهرهمند شده است.
این کارشناس مسائل غرب آسیا بیان کرد: هنر سردار سلیمانی، اجرا و عملی کردن نظرات اسلام در حوزه دفاعی بود. بنابراین یکی از مؤلفههای فکری ایشان استفاده نکردن از نظریات خارجی، مستشاران خارجی و سلاحهای خارجی بود. سردار سلیمانی معتقد بود که ما با اتکا به سلاح خودی و آموزشهای خودی و بهرهمندی از نظریات بومی میتوانیم بهترین زمینه دفاعی را در کشور فراهم کنیم به ویژه اینکه سردار سلیمانی اقدام مثمرثمری در زمینه جلوگیری از خرید سلاح از خارج و جلوگیری از ورود مستشاران غربی به ایران انجام داد.
قنادباشی درباره نقش غیر مستقیم رژیم صهیونیستی در حادثه تروریستی کرمان با وجود اینکه داعش عهدهدار این جنایت شد، گفت: چندین نشانه روشن نشان میدهد که در پشت صحنه این جنایت تروریستی، اسرائیلیها نقش داشتند و افکار عمومی نیز براساس این نشانهها، اقدام فوق را از سوی اسرائیلیها و آمریکاییها میداند.
وی ادامه داد: یکی شباهت این عملیات با غزه و صحنه کشتار غیرنظامیان، زنان و کودکان است. یعنی دقیقاً در کرمان همان اتفاق افتاد که در طول 90 روز گذشته در غزه رخ میدهد. کشتار زنان و کودکان بیگناهی که جز علاقهمندی به اسلام و سرنوشت کشور خودشان، چیز دیگری را دنبال نمیکردند.
قنادباشی اضافه کرد: نشانه دیگر به خشم رژیم صهیونیستی از ایران اشاره دارد به طوری که بارها نتانیاهو هنگامی که از مهمترین مشکل خود سخن میگوید، نام ایران را میآورد و زمانی که از ایران صحبت میشود، سردار سلیمانی را عامل نگرانیهای خود معرفی میکند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: لذا طبیعی است که جمعیت زیادی که در چهارمین سالگرد شهات سردار سلیمانی جمع شدهاند، چون علاقهمندان راه سلیمانی هستند، واکنش رژیم صهیونیستی را بر انگیزند و طبیعی است هنگامی که اسرائیلیها به این اندازه از سردار وحشت دارند، درصدد برآیند تا این مراسم از رونق بیفتد اما بدانند برخلاف خواسته آنها، این اقدام، نتیجه عکس دارد.
وی ادامه داد: نشانه سوم، موقعیت کنونی رژیم صهیونیسیتی و ترورهای مشابهی است که در سطح منطقه انجام شد. اسرائیلیها تروری را در سوریه و لبنان انجام دادهاند که حادثه تروریستی کرمان، سومین ترور بعد از طوفانالاقصی و در بیرون مرزها بود. دقیقا این عملیات در شرایطی صورت گرفت که اسرائیلیها در حال انتقال بحران به خارج از مرزهای فلسطین اشغالی و اجرای ترورهای برونمرزی بودند و این نشانه دیگری است که سبب شده افکار عمومی اسرائیلیها را مقصر این جریان بداند.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام