به گزارش ایکنا، به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان امسال، پای درسگفتار «گزیدههایی از نهجالبلاغه» از زبان عماد افروغ، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه دین نشستهایم.
عماد افروغ در شانزدهمین قسمت این مجموعه با موضوع «گلایه از کوفیان» به تشریح خطبه بیست و پنجم نهجالبلاغه امیرالمؤمنین(ع) که در گلایه از اهل کوفه ایراد شده، پرداخت که مشروح آن را در ادامه میبینید و میخوانید.
بحث امروز بنده در مورد مضمون خطبه بیست و پنجم نهجالبلاغه امیرالمؤمنین(ع) و گلایهای که حضر امیر(ع) از کوفیان داشتند، است. به هر حال بخشی از واقعیت حیات سیاسی حضرت امیرالمؤمنین(ع) مواجهه با کوفیان بود.
امام علی(ع) میفرمایند: «خدایا! من این مردم را با پند و تذکرهای مداوم خسته کردم و آنها نیز مرا خسته کردند. آنها از من به ستوه آمده و من از آنان به ستوه آمدم. دلشکستهام، به جای آنان افرادی بهتر به من مرحمت فرما و به جای من، بدتر از من بر آنها مسلط کن. خدایا! دلهای آنان را چنان که نمک در آب حل میشود، آب کن. به خدا سوگند دوست داشتم به جای شما کوفیان هزار سوار از بنی فراس بنی غنم میداشتم».
اگر والیان جامعه اسلامی افرادی واقعا حقگرا باشند، اصول و قواعد را میشناسند و مردم نیز باید از ایشان تبعیت کنند. این مبحث به موضوع حقوق متقابل مردم و والیان در جامعه اسلامی و فرمایشات امام علی(ع) در این باره بازمیگردد که به آنها اشاره خواهیم کرد.
حضرت امیر(ع) در ادامه همین مضمون، در خطبه 126 نهجالبلاغه و در باب مظلومیت خود اینگونه میفرمایند: «چشم پر از خار و خاشاک را ناچار فرو بستم و با گلویی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود، جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش را فرو خوردم و بر نوشیدن جام تلختر از گیاه حنظل شکیبایی کردم».
انتهای پیام