۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. شصتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «پارهای از اوصاف صراط مستقیم» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۱۵۲﴾
وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۵۳﴾ (انعام)
و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر تصرفی نیکو در آن مال به جای آورید تا هنگامی که آن کودک به رشد و کمال رسد( که هنگام دادن مال او به دست اوست) و ترازو و پیمانه را به عدل و انصاف رعایت کنید. البته ما هیچ کس را بیش از آنچه در توان اوست تکلیف نمیکنیم. و هنگامی که که سخن میگویید و حکمی میکنید، عدل و راستی را در نظر آورید اگر چه آن حکم بر خویشان و نزدیکان شما باشد، و به عهد خداوند وفا کنید. اینهاست آنچه خداوند شما را به آن توصیه میکند باشد که خدا را(و راه مستقیم سعادت را که در فطرت شماست) به یاد آورید(152) و این است صراط مستقیم من که باید از آن پیروی کنید. و به راههای متفرق مروید که بدین تفرقه از راه خدا دور شوید این توصیهها و موعظهها را به شما میکنیم باشد که در شما پرهیزکاران درآیید.
بشنویم سخن خدا را که میفرماید: زنهار مال یتیمان را تصرف نکنید مگر خواهید که آن را به چیزی نیکوتر بدل سازید و تا هنگامی که یتیمان به سن رشد و تمیز و تشخیص برسند امانتدار صدیق مال آنها باشید و این سن رشد در عدد ثابتی مشخص نمیشود بلکه به حقیقت رشد و میزان تشخیص کودک بستگی دارد و آن به طور متوسط در بیشتر نقاط جهان حدود 18 تا 20 سالگی است. دختر ده ساله را بعید است که بتوان مالش را در اختیارش نهاد تا چه رسد که تاسیس خانوادهاش را به او سپرد. دیگر آنکه هر ترازو و پیمانهای دارید آن را به عدل و انصاف به کار گیرید و در آن فریب و نادرستی مکنید. این دستور نیز مکرر در قرآن تکرار شده است و این ترازو و پیمانه محدود به کالاهای کشاورزی و امثال آن نیست بلکه حق هر چیز را باید به حد کمال و میزان عدل سنجید و ادا کرد و بدین بیان اگر معلمی حق تعلیم و مهندسی حق عمارت را به جای نیاورد و از میزان درست چیزی بکاهد مسئول است البته خداوند میداند که آدمیان نمیتوانند عدل و انصاف را صد در صد رعایت کنند اما توصیه این است که در حد وسع و راحتی باید بکوشند بدون آنکه خود را به زحمت و حرج گرفتار کنند، تا آنجا که میسّر است وظیفه خود را انجام دهند. توصیه دیگر این است که وقتی سخن میگویید و قضاوتی میکنید و شهادتی میدهید از عدالت و راستی بیرون نروید اگر چه آن گفته درباره خویشان و نزدیکان شما باشد یکی از دهانههای دوزخ و یکی از پرتگاههای هلاکت همین جاست که بسیاری از ادمیان میل میکنند حق را به جانب خویشان و نزدیکان خود دهند در حالی که هرگز نمیپسندند که دیگری با ایشان چنین رفتاری کند. دیگر اینکه به عهدی که با خدا بستید وفا کنید و عهده تکوینی ما با خدا این است که غیر او را نپرستیم و پیروی راه شیطان نکنیم چنانکه در سوره یس به تفصیل آمده است و نیز هر عهدی که با خلق بندید عهد خداست که نباید شکست.
در آیه دوم میفرماید این دستورات و وصیتها که گفتیم راه مستقیم الهی است که در فطرت همه انسانها هست و مایه وحدت و صلح و دوستی میان آدمیان خواهد بود پس شما به راههای مختلف (هوای نفس و خودخواهی) نروید که هزار جنگ و نزاع و تفرقه و دشمنی در پیروی راه نفس پدید خواهد آمد. همه تفرقهها و جنگهای به ظاهر مذهبی محصولات هوای نفس است، هیچ کس انسانی را به خاطر خدا شکنجه نمیکند و بر سر آنکه قرآن قدیم یا حادث است کسی را شلاق نمیزند مگر جنگ قدیسان علیه ظالمان و طالبان دنیا که آن حق است و برای خداست.
یکی از مهمترین چراغهای هدایت در همه احکام اسلامی این است که خداوند هیچ گاه کسی را بیشتر از وسع و آنچه کاملا در توان اوست مکلف به کاری نمیکند و مردمان را در کار دین به سختی نمیافکند بلکه در هر کار ملاحظه آسایش و راحتی مردمان را کرده است و ما انسانها که خلیفه او هستیم نیز نباید باری بیش از توان بر دوش آدمیاهن نهیم.
ایوانجلیستها فرقهای از مسیحیان در قرن نوزدهم کودکان زیر ده سال را روزی چهارده ساعت بکار میگرفتند و آنقدر در شرایط نامطلوب نگهداری میکردند که بسیاری از آنها میمردند باید به آنها گفت: آفرین بر تو که شایسته صد تحسینی!
آفرین بر آنها و همه کسانی که همین امروز مهمانسراهای مجلل و شاهانه میسازند تا هزاران دلار برای اقامت یک شب بستانند اما اندک درهمی را از هزینه دریغ دارند که کارگران محروم آن بناها از حداقل آسایش برخوردار شوند. بیگمان این قوم را خاری در پا و خارخاری در دل و خسران مبین در آخر کار خواهد بود.
چون نیک نظر کنیم همه اوامر و نواهی این دو آیه در فطرت آدمیان هست: چه کسی نمیداند که قاضی باید طرف حق را تایید کند و همبستگی قوم و خویش و قبیله را در آن تاثیر ندهد و چه کسی رضایت میدهد که با ترازوی شیطان سهم او را کم کنند یا بیش از حد توان بار بر دوش او بگذارند.
انتهای پیام