۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. هشتاد و هشتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «بنیان محکم اهل تقوی و بنیاد سست ستمکاران» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿توبه ۱۰۹﴾
آیا آن کسی که بنای خویش را بر بنیاد تقوی و رضای خدا نهاده است بهتر است یا آن کسی که بنای خویش را بر لبه پرتگاهی بسازد از صخرههای سست که آماده فروریختن است و زود باشد که آن بنا همراه با خود او به میان جهنم فروریزد، و خداوند مردم ستمکار را به سوی هدایت راه نمینماید.
مجسّم کنید وضع دو کس را که یکی امن و آرام در خانهای محکم و بر پایهای استوار نشسته و یکی دیگر بر لبه پرتگاه در جایی که هر لحظه ممکن است زیر آن خالی شود و فرو ریزد، خانهای بنا کرده است: این بدان کی ماند؟ این تمثیل، به روشنی تمام، تفاوت میان زندگی پرهیزکاران و اصحاب فضایل را که در بهشت رضایت الهی زیست میکنند با آنها که دل به ظلم و جور سپرده و از حق و انسانیت و عدالت دور شدهاند و در جهنم ناخرسندی خویش و خداوند به سر میبرند بیان کرده است زیرا پیروی از خیر و خوبی و زیبایی در همین جهان شخص را به بهشت وارد میکند و از اضطراب و تشویش میرهاند در همین جهان شخص را به بهشت وارد میکند و از اضطراب و تشویش میرهاند زیرا بدی در کمین خوبان نیست بلکه در انتظار بدان است که در آتش شهوات و حرص و آز و لذات موهوم در همین جهان میسوزند و هر دم مانند آن کس که خانهاش را بر گذر سیل بنا کرده است در تشویش و اضطرابند و هیچ نه در دنیا و نه در عقبی از آسایش و شادی حقیقی برخوردار نخواهند شد و عاقبت نیز آن خانه آمال و آرزوها فرو میریزد و ایشان را یکسر به جهنم محرومی و شقاوت میافکند.
پایههای سست دروغ و تزویر و جور و ستم به اصطلاح فیزیکدانان در «تعادل ناپایدار» قرار دارد که محکوم به فرو ریختن است و این ریزش به تدریج از چهره ستمکاران آغاز میشود.
ظالمان و غارتگران جهان روی پایهای متزلزل از ظلم که خود نیز بدان ایمانی ندارند همه عمر در تشویش فرو ریختن مال و مقام خود باشند و لحظهای آرامش نیابند تا به آستان مرگ گام نهند که هنگام سقوط نهایی و برآوردن فریاد است.
یکی از صنایع ادبی در نظم و نثر جهان این است که نویسنده در بیان هر مضمون کلمات را به گونهای انتخاب کند که ضمن ارائه معنای مقصود از نفس صورت و صدای کلمات نیز آن معنی احساس شود مانند بیت زیر از منوچهری:
خیزید و خزآرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است
در اینجا به مناسبت موضوع خزان صدای کلمات در هر دو مصراع از صفیر باد خزانی و خشخش برگها حکایت دارد. نقطههای اوج این صنعت را در گوشه و کنار قرآن مییابیم از جمله یکی همین آیه است که وقتی سخن از خالی شدن زیربنا و فروریختن آن میرود کلمات «شفا جرف هار فانهار به» این صدای فروریختن را القا میکند و نیز در سوره زلزال که سخن جنبش و زلزله زمین است عبارات «اذا زلزلت الارض زلزالها» به نفس صورت و صدای خود فضای زلزله را در خاطر زنده میکند.
انتهای پیام