۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. نود و هفتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در بخشیدن یوسف برادران را» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿۹۱﴾
قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۹۲﴾( یوسف 92-91)
گفتند به خدا سوگند که خدا تو را بر ما برگزید و همانا که ما خطاکار بودیم(91) یوسف گفت: امروز بر شما هیچ ملامتی نیست. خداوند بر شما ببخشاید که او مهربانترین مهربانان است(92).
یوسف مظهر زیبایی و خوبی است و خوبی به حقیقت باطن همان زیبایی است و به تعبیر سعدی، معنی زیبایی خوبی است. اگر چیزی زیباست به سبب خیری است که در آن است. اگر تبسم محبت آمیز زیباست از این روست که خبر میدهد از دوستی، از حمایت، از لطف و شفقت که کودک از دیدن آن بر لبهای مادر غرق در سرور میشود و آن زیباترین چیزی است که در خیالش نقش میبندد. اکنون در آخر سوره یوسف میبینیم که معنی جمال یوسف چگونه آشکار میشود.
بعد از آنکه یوسف خود را به برادران معرفی میکند و میشناساند برادران میگویند آیا به راستی تو همان یوسفی که برادر مایی؟ گفت: آری من یوسفم و خداوند بر ما منّت گذاشت و لطف و محبت کرد از آنکه خدا اجر صابران و پرهیزکاران و نیکوکاران را هیچگاه ضایع نمیگذارد. برادران گفتند: به پروردگار جهان سوگند که خداوند تو را بر ما برگزید و ما در حق تو بیگمان خطا کردیم. در اینجا یوسف که برادران را شرمگین میبیند از روی مهربانی میگوید: امروز هیچ ملامتی بر شما نیست. شرمنده و متاثر مباشید که من از شما درگذشتم و خدا نیز شما را ببخشاید که او مهربانترین مهربان است.
نه یوسف که چندین بلا دید و بند
چو حکمش روان گشت و قدرش بلند
گنه عفو کرد آل یعقوب را
که معنی بود صورت خوب را (سعدی)
همچنین در چند آیه بعد یوسف برای آنکه برادران دلگیر و آزرده نشوند همه بدیها را بر گردن شیطان میگذارد و میگوید او بین ما جدایی میافکند و این لطف خداست که ما را بعد از جدایی به دیدار یکدیگر رسانید و خداوند در اجرای مشیّت خویش بسیار دانا و توانا است.
شرط قبول توبه حداقل اقرار به گناه و اظهار شرمندگی از طرف خطاکار است و این اقرار نشان فهم و آگاهی خطا کار است و تسلیم شدن او به حق، و این حال آدمی را مستحق بخشایش میکند و آنچه آدمی را از رحمت حق و نیز رحمت و بخشش مردمان دور میکند سرکشی و غرور و اصرار بر خطاست.
رفتار یوسف با برادران سرمشقیست که ای مردم، دیدید خوبی بر بدی است. در داستان خیر و شر در هفت پیکر نظامی (حکایت روز پنج شنبه) خیر همه خوبیها را میکند و از شر بدی میبیند که او را خسته و مجروح و غارت شده در بیابان رها میکند و میرود اما سالها بعد درحالیکه خیر در شهری به پادشاهی رسیده و عزیز و محبوب همه درمان شده است، شر را نزد او میآورند به جرم دزدی. وقتی او را میشناسد مانند یوسف میپرسد که میدانی با من چه کردی؟ اکنون من با تو چه کنم؟ شر گفت: من به مقتضای نامم بدی کردم و تو به مقتضای نامت نیکی کن و چه سعادتی است که نام خداوند« خیر» است.
انتهای پیام