۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. نود و هشتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در بیان بصیرت رسول و پیروانش» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿یوسف ۱۰۸﴾
(ای رسول ما) بگو این راه من است که مردم را به سوی خدا دعوت میکنم با بصیرت و آگاهی، هم من و هم آنانی که از من پیروی میکنند همه با چشم حرکت میکنیم. و پاک و منزه است خدای سبحان(از هر گونه مثل و شریک) و من در شمار مشرکان نیستم(108).
سخن در این است که دعوت رسول از روی بصیرت و شهود صورت میگیرد و نیز آنان که به این راه ایمان میآورند و در آن سلوک میکنند از روی بصیرت و آگاهی و اختیار حرکت میکنند و چنین نیست که رسول پیش میرود و آنان چون نابینایان به صرف تبعیت از رسول به دنبال او میروند بلکه این راه با ادله روشن و هماهنگی با خرد و دانایی عرضه شده است و ضرورتی نیست که هیچ کس بیاختیار و با تعبد و بیتفکر چیزی را بپذیرد و به همین جهت بزرگان دیانت گفتهاند حسن و قبح اعمال امری عقلی است نه شرعی یعنی ما به صرف آنکه شریعت گفته است کاری نمیکنیم بلکه چون آن شرع را با عقل هماهنگ مییابیم میپذیریم.
شیخ محمود شبستری در دیباچه گلشن راز در ستایش پیامبران و بالاخص پیامبر اکرم(ص) به بخشی از همین آیه اشاره کرده است:
در این ره انبیا چون ساربانند
دلیل و رهنمایی کاروانند
وز ایشان سید ما گشته سالار
هم او اول هم او آخر در این کار
بر او ختم آمده پایان این راه
در او مُنزل شده« ادعوا الی الله»
شده او پیش و دلها جمله از پی
گرفته دست دلها دامن وی (گلشن راز)
عجبا از اشاعره که این همه بحث عقل و تفکر و استدلال که در قرآن آمده است و با آنکه حدیث «العقل رسول من داخل و الرسول عقل من خارج» یعنی «عقل، رسول درون آدمی است و رسول عقل بیرون او» باز بدین نتیجه رسیدهاند که حسن و قبح امری شرعی است و ضرورتی ندارد که با عقل هم آهنگ باشد و اشکالی ندارد که چیزی بسیار سودمند در شرع حرام شده باشد و حرمت آن به صرف فرمان شرع باشد. این طرز تفکر بود که به تحریم موسیقی و نقاشی و مجسمه سازی و بسیاری منهیات دیگر منتهی شد در حالی که نظر بزرگان و فرهیختگان شیعه پیوسته همین بوده است که حسن و قبح، امر عقلی است.
معین الدین هروی صاحب کتاب حدائق الحقایق آیه چنین تعبیر کرده است که:
میخوانم خدای تعالی را بر دیده وری و راستی و پیدایی،
هم من و هم آنکه بر پی من است
این دعوتی است به حق سبحانه و تعالی
به بصیرت که عبارت از حجت و برهان است
یعنی مقلّد نیستم
و شما را به تلبیس و شک نمیخوانم
بلکه به حجت و یقین و دلیل و برهان بر طریق معین دلالت میکنم.
و بعد میافزاید:
این آیه دلیل است که دعوت به حق تعالی مشروط است به
بصریت که اگر مقرون به بصیرت نباشد آن محض غرور (و فریب) باشد.