شهید خدایی خراط
برچسب ها
شهید خدایی خراط
روایت‌هایی از دفاع مقدس / ۲

ماجرای پوتین‌های «خدایی»

یک لحظه چشمم افتاد به «خدایی خراط» بند پوتین‌هایش را به هم گره زده و به گردنش انداخته بود. گفتم: «پس چرا پابرهنه؟ چرا پوتین‌ها را گذاشتی بر گردنت مؤمن؟» گفت: «آقا سید! این پوتین‌ها را تازه از تدارکات گرفتم. حیف است خراب شود. باید سالم بمانند برای عملیات بعدی».
کد خبر: ۴۰۹۷۳۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۲