مریم قاسمی کُرانی، حافظ کل قرآن کریم در چهارمحالوبختیاری در گفتوگو با ایکنا از استان در تشریح اهم مضامین سوره مبارکه ناس و با اشاره به اینکه خداوند مفاهیم عمیقی را در این سوره کوچک برای هدایت انسانها مطرح کرده است، اظهار کرد: این سوره مبارکه درواقع برای هدف بزرگی نازل شده است که همه ما امروزه به این هدایت و درمان نیاز داریم؛ خداوند در هر یک از سورهها به دردشناسی انسان میپردازد و اهداف درمانجویانه را برای هدایت و بهبود زندگی بشر و حرکت به سوی تعالی و کمال دنبال میکند.
وی با ذکر اینکه برای رسیدن به هدایت اصلی باید گامهای هدایتی را پشت سر بگذاریم، ادامه داد: در آیه «مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ» از سوره مبارکه ناس، متوجه میشویم که خداوند از درد وسوسه سخن به میان میآورد و مشکل اکثر انسانها غفلت از حالات روحی و معنوی است. انسان وقتی وارد سرای دنیوی میشود ظاهر فیزیکی دنیا با ظاهر او همخوانی دارد اما اصل وجودی انسان یعنی روح لطیف او مورد غفلت واقع میشود.
قاسمی بیان کرد: درواقع انسان پا به این دنیا گذاشته تا این روح لطیف را رشد دهد و آنچه باعث شرافت مقام انسان میشود تا جایی که خداوند وقتی در آفرینش انسان به خودش تبریک میگوید مراد همین روح انسان است و نه جسم و کالبد ظاهری او. خداوند وقتی از بُعد مقدس وجود خود در انسان دمید به خودش تبریک گفت و از اینجاست که تفاوت انسان با سایر موجودات عالم مشخص و اشرف مخلوقات شد.
رئیس هیئت اندیشهورز بانوان قرآنی چهارمحالوبختیاری با اشاره به غفلت انسان غرق شده در دنیای مادی از بُعد متعالی وجودش، توضیح داد: اگر ما نکته درمانی سوره مبارکه ناس ناظر بر مبارزه با وسوسه را یاد بگیریم، یقین بدانید بسیاری از مشکلات و چالشهای زندگی برچیده خواهد شد. شرافت انسان ناشی از بُعد روانی اوست و انسان پا به این عالم مادی گذاشته تا این روح را رشد بدهد و در زمره «رَبَّانِيِّينَ» (آلعمران 79) قرار گیرد. انسان این قابلیت را دارد که صفت ربی بگیرد و تا ناکجاآباد رشد کند. وقتی انسان روحش رشد کند، صاحب قدرتهای عجیبی خواهد شد که جسم هیچگاه آنها را کسب نخواهد کرد.
قاسمی بیان کرد: اگر انسان به این فهم نرسد که اصالت وجودی او ناظر بر روح اوست و تنها جسم و حیات مادی خود را در نظر بگیرد، باید بگوییم که قرآن برای او کاربردی نخواهد داشت، اعجاز قرآن در جایی مشخص میشود که انسان تصمیم بگیرد برای تعالی روح خود گام بردارد و رنگ و صبغه الهی بگیرد.
مدیر مؤسسه قرآنی راسخون فارسان با تأکید بر اشاره سوره ناس مبنی بر غفلت انسان، افزود: تنها دستاویز شیطان برای آنکه انسان را از شرافت خلیفةاللهی به مرتبه پست دنیاگرایی بکشاند، «وسوسه» است. همچنان که در آیه ۲۲ از سوره ابراهیم، شیطان در روز قیامت وقتی احکام انسانها مشخص شد و حسابرسیها به پایان رسید، خطاب به گنهکاران میگوید که من فقط شما را فراخواندم و شما اجابتم کردید پس مرا ملامت نکنید بلکه نفس خودتان را ملامت کنید. شیطان بر طبق این آیه شریفه، تأکید میکند که خداوند به شما وعده حق داد در حالی که وعده من پوچ و خلاف بود و هیچ منطقی نداشت. شما گنهکاران وعده حق را ندیدید اما به وعده باطل من دل بستید، پس خودتان را ملامت کنید.
قاسمی با اشاره به مضمون والای حکمت ۴۵۶ نهجالبلاغه، ادامه داد: امیرالمؤمنین(ع) در این حکمت توصیه دارند که بهای جان انسان بهشت است پس نباید خودش را به کمتر از آن بفروشد، اینجاست که انسان باید قدر و منزلت خودش را بداند و بشناسد و اسیر وسوسه شیطان نشود، زیرا وسوسه مهمترین ابزار شیطان برای مقابله با انسان است.
وی با اشاره به آیه «مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ»، تصریح کرد: در اینجا درد غفلت انسان از وجود خودش مطرح میشود، همزمان با خلقت انسان، موجودی هم خلق شد که قسم خورده است تا انسان را از مسیر درست منحرف کند همچنان که خداوند در آیه ۲۷ سوره اعراف به انسانها هشدار میدهد که «يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ» یعنی مبادا شیطان شما را فریب دهد چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد. در ادامه همين آیه خداوند تصریح میکند که شیطان تنها نیست بلکه با قبیلهاش انسان را میبیند اما انسان آنها را نمیبیند.
قاسمی بر ضعف شیطان به تصریح فراز «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا» از آیه ۷۶ سوره مبارکه نساء تأکید کرد و افزود: شیطان هیچ قدرتی ندارد و فقط و فقط القای وسوسه میکند. جای تأسف دارد که انسان با دارا بودن روح خدایی و چنین منزلت و مقامی، تنها با یک وسوسه پوچ و بیاساس شیطانی تسلیم میشود و مسیرش را گم میکند حال آنکه انسان صاحب عقل بوده و بسیار توانمند است و اگر در مواجهه با قدرت پوشالی شیطان از قدرت تفکر و تعقل خود استفاده نکند، در روز قیامت باید پاسخگو باشد.
این چهره قرآنی استان با اشاره به تأکيدات فراوان بر قرائت روزانه سوره مبارکه ناس، بیان کرد: کلیدواژه «عوذ» به معنی پناهندگی به خدا در ابتدای این سوره خطاب به پیامبر(ص) حاکی از آن است که رسول مبعوث شده از جانب خداوند نیز از این وسوسه در امان نیست لذا از شر وسوسههای شیطان باید به خدا پناه ببرد.
قاسمی با تأکید بر اینکه مفهوم عوذ میتواند یک گفتمان برتر برای بشر امروز باشد، گفت: در مقوله عوذ دو مطلب باید روشن باشد، نخست کسی یا چیزی که ما از آن فرار میکنیم تا پناه ببریم و دوم، کسی یا چیزی که ما از خطر به او پناه میبریم و قاعدتاً باید به کسی پناه برد که قادر باشد خطر را رفع کند و پناهگاه امنی باشد.
وی ادامه داد: خداوند در سوره ناس این پناهگاه را با واژگان «رب الناس»، «ملک الناس» و «اله الناس» معرفی میکند لذا در اینجا سه اسم الهی مورد تأکید واقع شده است؛ در ادامه نیز «شر وسواس الخناس» عامل و علت فرار انسان به سمت خدا معرفی شده است.
این بانوی حافظ کل قرآن کریم در چهارمحالوبختیاری با بیان اینکه این شر معرفی شده در سوره ناس همان وسوسههای نهانی هستند، توضیح داد: وسواس از حیث لغوی به معنی نفس همراه با ذرات ریز آب است که در هوا پخش میشود درست مانند زمانی که در موقع سرفه یا عطسه ذرات ریز در هوا منتشر میشود و این واژه به معنی فکر و مسیری است که با هدف گم کردن مسیر انسان به او القا میشود تا او را فریب دهد، انسان نیز تلاش دارد که به این تفکر مبتلا نشود لذا آن را رد میکند غافل از آنکه وسوسه دوباره باز میگردد.
وی ادامه داد: مصداق ملموس وسواس نهانی مربوط به داستان حضرت ابراهیم در قرآن است که ایشان وقتی فرزندش را به امر خداوند به قربانگاه میبرد، شیطان او را سه هفت مرتبه یعنی ۲۱ بار وسوسه میکند و ابراهیم که به تعبیر قرآن «حنیف و مسلم» بوده و مقام امامت دارد، این وسوسههای شیطانی را رد میکند و جز از امر الهی تبعیت نمیکند. اینجاست که خداوند در تبیین مقام حضرت ابراهیم که پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) از ذریه ایشان هستند، فرموده است: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» (بقره/124).
قاسمی در تبیین واژه «خناس» به معنی بسیار پنهانشونده، تصریح کرد: این واژه به چیزی اشاره دارد که موجود اما از دیدگان پنهان است و لذا شیطان با نقاب خیرخواهانه خود را برای ما پنهان میکند و با وسوسههای شیطانی انسان را از مسیر درست منحرف کرده و به سمت فلاکت میکشاند. مصداق دم دستی این وسوسههای نهانی علاوه بر موارد بیشماری که در زندگی روزمره میتوانیم مشاهده کنیم، در مورد دختران امروزمان شاهدیم که به بهانههای واهی همچون همرنگ جماعت شدن یا زیست مدرن و ... حجاب از سر بر میدارند و به راحتی فریب میخورند. هر کجا که دیدیم خیر و مصلحتی برای ما تعریف میشود که مطابق امر خداوند نیست، یقین بدانیم که اسیر وسوسههای نفس هستيم.
وی افزود: جایگاه وسوسه، صدر یعنی دل انسان است لذا قلب و دل جایگاه ابتلا بوده و در روز قیامت به تصریح قرآن کریم، انسان با قلبش با خدا مواجه میشود، در قیامت ابتلائات قلب تمام شده و موعد حسابرسی اعمال است. قلب محل تصمیمگیری و ابتلا است و انسان با قلبش تصمیم میگیرد کاری را انجام بدهد یا ندهد. شیطان بزرگترین دامهایش را در بزرگترین قلبها پهن میکند، که انبیای الهی به سنگینترین و سختترین ابتلائات دچار شدند.
قاسمی پناهندگی به خدا را درمان وسوسه مطرح کرد و افزود: در سوره مبارکه ناس، سه صفت الهی یعنی «ربوبیت»، «مالکیت» و «اله» بودن اشاره دارد؛ در گام اول انسان گرفتار در وسوسه به رب یعنی خدای تربیتکننده پناه میبرد. خداوند انسان را در این دنیا رها نکرده بلکه یک آییننامه تربیتی به دست او داده تا بر طبق آن رفتار کند لذا کسانی که به این دستورالعمل یعنی کتاب قرآن توجه و بر آموزههای آن علم و آگاهی دارند، بیشتر میتوانند تربیتهای خدا را بشناسند و وقتی آنرا شناختند در مواجهه با وسوسه فریب نمیخورند و حق را از باطل تشخیص میدهند.
وی ادامه داد: انسان باید بهدنبال آگاهی برود تا فرق میان حق و باطل را بداند و تشخيص دهد که خداوند نیز در قرآن بر اهمیت علم و آگاهی تأکید فراوان دارد و اهل علم را بعد از اهل ایمان به نیکی یاد میکند. لذا انسان باید بهدنبال کسب آگاهی و علمی باشد که مربی ما یعنی خداوند در اختیارمان گذاشتهاست. انسان باید به اصول قرآن آگاهی یابد تا طریق سعادت را از شقاوت تشخیص دهد و مهمترین دلیل و ضرورت شناخت قرآن، همین است.
قاسمی در خصوص تعبیر «ملک الناس»، توضیح داد: تنها تربیت الهی برای یافتن طریق سعادت کفایت نمیکند زیرا انسان گرفتار قوایی قدرتمند برای بازداشتن از مسیر درست و سوق یافتن به سمت باطل است که در این سوره با بیان مالکیت خداوند بر تمام عالم تأکيد دارد که قدرتی بالاتر از قدرت الهی وجود ندارد و اگر باور عمیق به مالکیت خدا داشته باشیم، هر اتفاقی هم بیفتد خداوند راه نجات را برایمان باز خواهد کرد.
این مدرس تدبر در استان ادامه داد: در داستان قرآنی حضرت یوسف میخوانیم که وقتی این نبی خدا در دام زلیخا گرفتار شد و تمام درها به رویش بسته شدند، باور عمیق قلبی به مالکیت خدا به داد او رسید و با اینکه میدانست درها قفل هستند به سمت درها حرکت کرد و یک به یک برایش باز شدند، این حرکت یوسف ناشی از باورش به مالکیت خداست که یقین دارد خداوند مالک آن درهاست پس میتواند آنها را باز کند.
قاسمی معنای «اله الناس» را نیز مورد تأکید قرار داد و بیان کرد: اله به معنی معشوق و محبوب است و اگر انسان در شناخت خدا به مقامی دست یابد که عالم را محضر خدا بداند و محبوبش خدا باشد، قطعاً دوست ندارد که ذرهای از او ناراحت باشد لذا حاضر است تمام داشتههایش را فدای رضایت و خشنودی محبوب کند که در این مقام، وسوسه دیگر هیچ قدرتی ندارد و انسان تمام وجودش را فناء فیالله میکند تا به مقام رضایت پروردگار دست یابد.
وی در پایان با استناد به فراز «وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» از آیه ۹۴ سوره مبارکه انعام، گفت: انسان پیش از مرگ هر آنچه از جاه و جلال و ثروت کسب کرده در این دنیا میگذارد و بدون هیچ چیزی به جهان باقی میشتابد لذا برای نگهداشتن تعلقات دنیوی تلاش بیفایده است یعنی میل به مادیات نباید در وجود انسان رخنه کند، امید است که بتوانیم درمانهای ارائه شده در سوره مبارکه ناس در مقابله با وسوسه را در زندگی جاری و ساری کنیم.
انتهای پیام